مفهوم کلی فرنچایز
در فرهنگ آریانپور فرنچایز را «حق انحصاری» ترجمه کردهاند اما به طور کلی فرنچایز نوعی قرارداد بین شخصی با مقداری سرمایه اولیه با شرکتها و بیزینسهایی مثل برندهای معتبر رستورانهای زنجیرهای است. در این نوع قرارداد فرد با پرداخت هزینهای حق استفاده از علائم تجاری اختصاصی آن بیزینس، روند کاری آنها و دانش مرتبط به کسب و کارشان را میخرد تا به آنها دسترسی داشته باشد و تحت این مجوز بتواند کالاها یا خدماتی را به نام آن شرکت بفروشد؛ البته استفاده از این حق منوط به رعایت قوانین و قواعد و پرداخت هزینههایی است که طرف امتیازدهنده در قرارداد مشخص میکند و طرف امتیازگیرنده باید آنها را بپذیرد. طبق این قراردادها فرنچایزدهنده با فراهم کردن مواد، تجهیزات و خدمات مدیریتی فرنچایزگیرنده را در کسب و کارش همراهی میکند.
تاریخچه فرنچایز
میتوان گفت عقبه استفاده از شیوههایی که ما امروز به عنوان فرنچایز آنها را میشناسیم به قرون وسطی برمیگردد اما اگر از این مدلهای فرنچایز مانند بگذریم و به سراغ ایالات متحده آمریکا و اولین پیادهسازی واقعی سیستم فرنچایز برویم باید به مورد کارخانه سینگر، که احتمالاً آن را به ماشینهای خیاطیاش بشناسید، برمیگردد. درواقع باید گفت که صاحب کارخانه سینگر، فردی به نام ایزاک سینگر برای اولین بار در سال ۱۸۵۰ طرح تجارتی فرنچایز را ارائه داده است.
اگرچه که طرح سینگر هنگام پیادهسازی به دلیل آزادیهای زیادی که افراد طرف قرارداد داشتند نوعی شکست برای کارخانه محسوب میشد و اکثر سود آن طرح به جیب فرنچایزگیرندههایی رفت که ماشینهای خیاطی سینگر را با تخفیفهای بالا میفروختند اما طرح سینگر تحولی تجاری ایجاد کرد.
یکی دیگر از مواردی که در تاریخچه فرنچایز کردن میتوان به آن اشاره کرد پیاده کردن این سیستم در دهه ۱۸۸۰ میلادی برای فروش نوشیدنیهای شیرین که میتوان آن را مدل اولیهای از کوکاکولای امروزی دانست بود.
علیرغم آمریکا تاریخچه فرنچایز در اروپا تا دهه ۸۰ میلادی بیشتر پیش نمیرود. در اروپا سرمایهگذاران به جای سرمایهگذاری مستقیم در کشورهای دیگر تولیدکننده یا توزیعکنندههای مستقل تعیین میکردند و این روش کمکم با قاعدهمند شدن تبدیل به شکل فرنچایز شد.
فرنچایز به دلیل عدم تدوین قوانین متناسب بعد از انقلاب اسلامی ایران در ایران به شکل معمول جهانی وجود ندارد، هرچند که گاهی بعضی فروشگاهها از این راه برای گسترش کسب و کارشان استفاده کردهاند.
مزیتها و معایب فرنچایز
یکی از مزیتهای مهم فرنچایز این است که شما ریسک کمتری رو متحمل میشوید چرا که شما با استفاده از شهرت برندی دیگر بدون خرجهای زیاد برندسازی و تبلیغات میتوانید ریسکها را مدیریت کنید. یکی دیگر از مزایای فرنچایز این است که شما میتوانید بدون آزمون و خطا از روشها و پروسههای مدیریتی از پیش معینی بهره ببرید و آنها را با شرکت در دورههای آموزشی از اساس از بیزینسهای موفق یاد بگیرید. شما به عنوان گیرنده فرنچایز شانس بیشتری برای قبول درخواست وام نیز دارید چرا که ریسک کمتری متوجه کسب و کارتان است و این موضوع باعث میشود اعتماد بیشتری به شما جلب شود. دیگر مزیت دریافت فرنچایز حمایت شدن از طرف شرکت فرنچایزدهنده است؛ البته مزایای فرنچایز گرفتن به این موارد ختم نمیشود اما اینها برجستهترین مزایا آن محسوب میشوند.
در مورد معایب دریافت فرنچایز باید گفت که کاهش درآمد، نداشتن اختیار کافی برای انجام دادن کارهایتان به روش خودتان، کنترل نداشتن روی کار خود و اجبار به تابعیت از فرنچایزدهنده و نداشتن مالکیت معنوی و اجبار به استفاده از نام فرنچایز از مهمترین آنها محسوب میشوند.
فرنچایز برای کدام گروه از سرمایهگذاران مناسب است؟
در کل گفته میشود که فرنچایز کردن برای افرادی مناسب است که ایدهای برای راهاندازی بیزینس خود ندارند و خلاقیت یا سرمایهاشان برای این کار کافی نیست اما قصد دارند میزان متوسطی از پولشان را در کسب و کاری معتبر و کمریسکتر سرمایهگذاری کنند و حاضرند که در ازای این امنیت بالاتر و خرج کردن پول کمتر درجه آزادی کمتری را داشته باشند و به سود متوسط نیز قانع باشند؛ به عبارت دیگر فرنچایز برای کسانی که اهل ریسکهای بزرگ و به دنبال سودهای بالا و تحولات سریع هستند قرارداد مناسبی محسوب نمیشود.
ضمن تشکر از همراهی شما با وبسایت رستورانهای زنجیرهای شیلا تا پایان این مطلب، امیدواریم با خواندن این یادداشت کوتاه به برخی از سوالات شما در مورد فرنچایز پاسخ داده باشیم و موفق به انتقال اطلاعات مفیدی به شما در این زمینه شده باشیم.
منبع: هر آنچه که در مورد فرانچایز باید بدانید، امیرخسرو فخریان، انتشارات بازاریابی