مسیری پر چاله
هارلند سندرز که در سال 1890 در ایندیانا متولد شد کودکی سختی را از سر گذرانده بود. او که در سن کم پدرش را از دست داده بود، مجبور بود که زمانی که مادرش برای کار، خانه را ترک میکند از خواهر و برادرهای کوچکش مراقبت کند و برای آنها غذا بپزد. پس از مدتی مادر هارلند با مردی آشنا شده و با او ازدواج میکند اما این مرد حوصله سروکله زدن با فرزندخوانده نداشته و به همین علت هارلند در سن یازدهسالگی خانه را ترک میکند تا در یک مزرعه کار کند. این شروع آغاز مسیر پر فراز و نشیب کاری اوست. در مزرعه او پس از یک دعوا با همکار خود اخراج شده و تصمیم میگیرد تا به ارتش بپیوندد. پس از فعالیت در ارتش، شغلی در یک راهآهن را برمیگزیند و شروع به خواندن حقوق میکند اما باز هم یک دعوای کاری سبب اخراج او میشود. سندرز تا 40 سالگی شغلهای مختلفی را امتحان کرده و در تمام آنها ناموفق عمل میکند ولی امید خود را نمیبازد زیرا ستارۀ بخت و اقبال او به زودی قرار است بدرخشد.
پا گرفتن کسبوکار سندرز
سندرز در 40سالگی مدیریت یک پمپ بنزین را برعهده میگیرد. او برای آسانتر شدن گذران زندگی در همان جایگاه پمپ بنزین دکۀ کوچکی برای خود باز میکند تا مرغ سوخاریای که نحوۀ طبخش را از مادرش یاد گرفته بود بفروشد. کمکم مشخص میشود که سندرز یک آشپز خبره است و خبر دکۀ کوچک او در سراسر کشور پخش میشود و مردم از نواحی مختلف برای صرف غذایش به شهر کوربین (واقع درکنتاکی) میآیند. هارلند که یک کارآفرین بالقوه بود فوراً تصمیم میگیرد که یک رستوران در کوربین باز کرده تا غذای خود را برای مشتریان بیشتری سرو کند.
موفقیت این رستوران به او اجازه میدهد تا یک شعبه دیگر در اَشویل (واقع در کالیفرنیای شمالی) باز کند اما دیری نمیپاید که شعبۀ او در کوربین آتش میگیرد. پس از بازسازی سندرز متوجه میشود که کسبوکار او به دلیل آغاز جنگ جهانی دوم به اندازۀ قدیم پردرآمد نیست و او مجبور به بستن شعبۀ اَشویل خود میشود. او که مردی نبود که به این سادگی کم بیاورد، رو به اقدام جدیدی میآورد. او دستورپخت معروف خود را به رستورانهای مختلف برده و سعی میکند تا حق امتیاز خود را به آنها بفروشد. این اتفاق شروع یک موفقیت بیسابقه بود. او اولین قرارداد خود را با رستورانی در یوتا در سال 1952 میبندد. در سال 1963 حدود 600 رستوران کیافسی در سراسر آمریکا مشغول به کار بودند اما سندرز که حالا پیرمرد شده بود توان ادامه کار را نداشت و در سال 1964 شرکت خود را به قیمت 2 میلیون دلار به گروهی از سرمایهگذاران فروخت.
دستورپختی سختگیرانه
طبخ مرغهای سوخاری مخصوص کیافسی قوانین خاص خود را دارند که بیشتر آنها توسط هارلند سندرز وضع شدهاند. به طور مثال برای پخت آنها باید از یک زودپز استفاده شود و استفاده از هیچ ابزار آشپزی دیگری مجاز نیست. همچنین سایز مرغها همگی با یکدیگر برابر هستند یعنی باید طولی حدود 8 سانتیمتر داشته باشند و وزنی حدود 300 گرم. علاوه بر آن سن مرغهایی که برای طبخ استفاده میشوند همیشه بین 60 تا 70 روز است. برای طعم گرفتن بهتر مرغها آنها باید یک روز پیش از طبخ در مواد خوابانده شوند و پس از پخت نیز باید 15 دقیقه در زودپز بمانند. این قوانین سختگیرانه سبب شده است که کیافسی تبدیل به برندی با هویتی یکپارچه و قابل اعتماد شود.
رو آوردن به تصویری سالم
کیافسی به عنوان یک رستوران سوخاری همواره با چالشهای سلامت زیادی روبهرو بوده است. آنها برای بهبود این وضع ظرفهایی تعبیه کردند که بر روی آنها کالری موجود در هر غذا نوشته میشود. این رستورانهای زنجیرهای در تلاشی برای جذب مشتریان گیاهخوار، گوشت گیاهی را نیز به منوی خود اضافه کردند (این وعده فروش بالایی در هند دارد). علاوه بر این آنها در برندینگ خود نیز تغییراتی ایجاد کردند تا تصویری سالمتر ارائه دهند. برای مثال نام شرکت خود را از مرغ سوخاری کنتاکی به کیافسی تغییر داده تا کلمه سوخاری در اسمشان نباشد. در ادامه آنها شعار خود را نیز از «انقدر خوبه که انگشتات رو میلیسی!» به «خیلی خوبه!» تغییر دادند.
همراهی با پیشرفت تکنولوژی
به نسبت سایر رستورانهای زنجیرهای، کیافسی همواره تلاش کرده تا با تکنولوژی همگام شده و از آن برای بهتر کردن بیزینس خود استفاده کند. آنها به حدی با جامعه پیش میروند که امروزه میتوان با بیت کوین نیز از این رستوران غذا خریداری کرد! به علاوه، این شرکت در شعبههای کشورهایی مانند چین از قابلیت تشخیص چهره استفاده میکند که سبب میشود مشتریان دائمی یک رستوران شناخته شده و به آنها غذای محبوبشان پیشنهاد شود. همۀ این قابلیتها به عنوان تبلیغاتی موفق برای این شرکت عمل کردهاند. البته آنها در این نقطه متوقف نشدند و از کمپینهای مختلفی برای جذب مشتری استفاده کردهاند و یکی از پرسروصداترین تبلیغات آنها وعدۀ فرستادن ساندویچ سوخاری کیافسی به فضا بود!
کیافسی شرکتی است که بر روی ممارست و پشتکار بنا شده است. داستان هارلند سندرز و مرغ سوخاری محبوب او هم درسی برای استارتاپهای کوچک در حال رشد و هم ابر رستورانهای زنجیرهای است تا به یاد بسپارند که ناامید نشدن و پشتکار راه را برای موفقیت هموار میسازد.
منابع:
KFC Story: History, Challenges and Current Status | Analytics Steps
8 Things You May Not Know About the Real Colonel Sanders - HISTORY
The History of KFC: Their Past and the Tech Building Their Future (interestingengineering.com)